توی بازاری که پُر شده از تبلیغات مختلف مایع لباسشویی، پرسیل میخواست یه کار متفاوت بکنه. قرار بود لاین جدید محصولات لباسشویی پرسیل رو به بازار هدفش نشون بدیم، اما سمپلینگ محصولمون، یه قصه تازه همراه خودش داشته باشه. با یه جعبه سیاه اسرارآمیز توی باغ کتاب و نیایش مال، این قصه تازه رو رقم زدیم ✨
معمای سمپلینگ
پرسیل صرفاً دنبال این نبود که نمونه محصول خودش رو به دست مخاطبش برسونه. همراه همیشگی ما دنبال یه رویکرد تازه برای سمپلینگ بود که مخاطب رو درگیر کنه و یه تجربه ویژه براش رقم بزنه. تبلیغات آفلاین بعد از کووید، مدتها به حاشیه رونده شده بود و حالا فرصتی برای این بود که دوباره دنیاشون رو زنده کنیم.
هدف از سمپلینگ چی بود؟ اینکه توی بازار شلوغ مایع لباسشویی لاین جدید اسموکی پرسیل رو به بازار هدف پرسیل معرفی کنیم. اما بهجای معرفی، بهتر نبود دست مخاطب رو بگیریم و به یه دنیای هیجانانگیز تعاملی ببریمش تا قدرت محصولات جدید رو بیواسطه تجربه کنه؟ اون دنیای هیجانانگیز تعاملی، همون جعبه سیاه ما بود!
سمپلینگ به سبکی نو!
بهجای اینکه نمونه محصول رو به دست مخاطب پرسیل بدیم، با سازههای تعاملی (interactive installations) به یه تجربه دعوتش کردیم. تجربهای که قرار بود مثل یه بازی باشه؛ مخاطب حسش کنه، باهاش تعامل کنه و مهمتر از همه، توی خاطرش بمونه.
انتخاب لوکیشن ما استراتژیک بود تا افرادی که به این تجربه دعوت میکنیم، منطبق با مخاطب هدف پرسیل باشن. مکان اول ما باغ کتاب، محل رفتوآمد خانوادهها با بچههای کوچیک بود و مکان دومی، نیایش مال، میزبان زوجهای جوانتر بود که باز هم جزئی از بازار هدف محصولات پرسیل به حساب میاومدن.
تیم Netbina xperience، این تجربه تعاملی رو به واقعیت تبدیل کرد…
وارد جعبه سیاه شو!
جعبه سیاهمون رو در دل باغ کتاب و نیایش مال جا دادیم. جعبهای که فقط یه سازه نبود، بلکه یه قصه به همراه خودش داشت. اتاقی بود که شرکتکنندهها توش میتونستن نقش «تمیزی» و «کثیفی» رو بگیرن و پرسیل اسموکی رو دست اول تجربه کنن.
توی جعبه سیاهمون، با استفاده از پروژکتور و سنسور کینکت، حرکات شرکتکنندهها رو دنبال کردیم و یه سازه تعاملی ساختیم که پر از سورپرایز بود. آدمها میتونستن توی اتاق حرکت کنن و یا در نقش آدم بدهی قصه دیوارها رو با حرکت دستشون لکهدار کنن و یا در نقش قهرمان قصه با قدرت پاککنندگی جادویی پرسیل، دستهاشون رو حرکت بدن و دیوارهای پارچهای رو از لکهها پاک کنن!
اما قصه ما از این جعبه شگفتانگیز فراتر میرفت. بیرون جعبه، رهگذرها با یه مینیگیم واقعیت افزوده روبرو میشدن. با اسکن کردن کد QR روی نمونه محصول پرسیل، میتونستن با گرفتن گوشی بهسمت محصول، ویژگیهای مربوط به کاربرد و رایحه محصولات مختلف پرسیل رو روی اونها ببینن. یه دستگاه حبابساز مخصوص هم، این تجربهی پاکیزگی رو ملموستر و هیجانانگیزتر میکرد.
استراتژی BTL و سمپلینگ هوشمند
سمپلینگ پرسیل اتفاقی نبود! یه استراتژی دقیق BTL پشتش بود که باعث میشد تکتک کسایی که به سمپلینگ جذب میشدن، جزء مخاطب هدف پرسیل باشن. علاوه بر جعبه سیاه و بازی AR، از این مخاطبان خواستیم تا در محل سمپلینگ نظرسنجی هم پر کنن تا بتونیم دیتابیسی هم برای برنامههای آینده پرسیل داشته باشیم.
سیر کمپین از تجربه محصول بهصورت مجازی آغاز میشد و به سمت کسب اطلاعات بیشتر درباره محصول میرفت. در مرحله بعدی مخاطبان کمپین نمونه واقعی محصول رو برای استفاده شخصی دریافت میکردن و در مرحله آخر با پرکردن نظرسنجی و دریافت اطلاعات تماس از اونها میخواستیم تا بازخورد واقعیشون رو در ارتباط با محصول جدید پرسیل در اختیارمون بگذارن.
نمونه فیزیکی محصول، تجربه واقعی اثرگذاری پرسیل رو در اختیار مخاطب میگذاشت و با نظرسنجی بعد از کمپین، مطمئن میشدیم که درک درستی از تجربهی اونها داریم. کمپین پرسیل ترکیبی از قصهگویی، تعامل و مارکتینگ بود که با دقت ترکیبشون کرده بودیم… 🔮
با بیش از چهارده هزار نفر شرکتکننده بازی و چهل هزار نمونه محصول سمپل شده، در کنار پرسیل، سمپلینگ محصول رو از نو دیدیم و خلق کردیم! چیزی که برای این بازنگری نیاز داشتیم، مقداری خلاقیت برای درگیر کردن عمیقتر مخاطب، و کمی هم آزمایش بازیگوشانه بود. درنهایت تونستیم کنجکاوی مخاطب رو برانگیزیم و با یه قصه نو، جایگاه پرسیل رو براش محکمتر کنیم… 😉